با توجه به اینکه شما در هر دو حوزه فعال هستید وضعیت امروز ساختههای سینمایی و تلویزیونی را چطور میبینید.
برای پاسخ دقیق به سؤال شما در واقع باید تحقیق عمیق و علمی صورت پذیرد و برخی از آثار سینمایی و تلویزیونی از هر ژانری مورد ارزیابی و تحلیل محتوا قرار گیرد تا بتوان اظهارنظر قطعی در این خصوص صورت پذیرد. بنابراین آنچه بیان میشود، بیشتر برداشتها و تجربههای شخصی بوده و میتواند قابل نقد باشد. تمام تلاش مسوولان رسانه تلویزیون برای آشتی دادن مخاطب با آثار تلویزیونی است. چرا در این رسانه مدام ریزش مخاطب داشته و داریم؟ علت چیست؟ در درجه اول اینکه وجود شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی نوع سلایق مردم را عوض کرده و در آینده سرعت آن بیشتر خواهد شد و گریزی هم از این رسانهها وجود ندارد. پس به نظر میرسد باید در کنار شبکههای اجتماعی، آثاری جذاب تولید کرد که بتواند مخاطب را از رسانههای مجازی به سمت تلویزیون بکشاند. حال باید آسیبشناسی لازم در حوزه برنامهسازی صورت پذیرد که چرا مخاطب امروز جامعه، تلویزیونگریز شده است.
متاسفانه پایین آمدن سطح کیفی برنامه، عدم تنوع آرا و سلایق گوناگون، چالشی نبودن برنامهها، بها ندادن به دیدگاههای مخاطبان و نیز دوسویه نکردن رسانه تلویزیون ازجمله دلایل و آفتهایی است که باعث میشود مخاطب امروز گرایشی به دیدن برنامه از خود نشان ندهد. رسانه تلویزیون باید به رسانهای دوسویه تبدیل شود. باید مخاطب خودش را در تولید برنامهها سهیم بداند و حس کند برنامهها با مشارکت جدی مخاطب روی آنتن میرود. در بحث سینما موضوع فرق میکند در سینما مخاطب برای دیدن فیلمی هزینه میپردازد و تا حدودی حق انتخاب نیز دارد اما به نظر میرسد سطح محتوای آثار سینمایی در دهه اخیر بسیار تنزل کرده و برای جذب تماشاچی سوژههایی دستمایه کار قرار میگیرند که بیشتر ناهنجاریهای اجتماعی را عادی میکند و قبح بسیاری از مسائل ریخته میشود. طوری که بسیاری از مردم حاضر نیستند برخی از این فیلمها را به همراه خانواده خود ببینند و این امر برای بنده نیز اتفاق افتاده است. آثار سینمایی با حفظ جنبههای سرگرمی، رعایت تکنیکهای پیشرفته درعینحال باید تفکر برانگیز باشد.
یک دوره حجم ساختههای شبکه خانگی خیلی گسترش پیدا کرد، ولی ادامه نیافت، دلیل آن را چه میدانید؟
اگر بخواهم صریح اظهار کنم در وهله اول نبودن قانون کپیرایت یا عدم اجرای آن به شکل جدی است وقتی اثری تولید شود و سرمایهگذار یا تهیهکننده نتواند به سرمایه اصلی خودش برسد دیگر تمایلی به ساخت وجود نخواهد داشت. در ابتدای ایجاد شبکه خانگی اقبال برای تولید باهدف پخش در شبکه خانگی بسیار زیاد بود ولی بسیاری از سرمایهگذاران ضرر کردند از طرفی رقابت برای تولید آثار کمهزینه بنا به درخواست سرمایهگذار سطح کیفی فیلمها نازل شد. در سیستم پخش هم مشکلاتی وجود دارد که در فرصت دیگری میتوان به آن پرداخت. ناگفته نماند ظرفیت شبکه خانگی بسیار بالاست و میتواند رقیب جدی رسانه تلویزیون محسوب شود. برخی از سریالهایی که برای پخش در شبکه خانگی تولید شدهاند به دلیل بهرهگیری از قصه خوب و پرداخت حرفهای و نیز استفاده از بازیگران مطرح و درجهیک مانند شاهگوش، شهرزاد و… فروش بسیار خوبی داشته، مورد اقبال عمومی قرار گرفته و مردم نیز لذت بردهاند.
شما بیشتر دوست دارید بهعنوان یک مستندساز شناخته شوید یا کارگردان آثار غیر مستند؟
شاید نیمی از آثاری که بنده در طول حدود سی سال گذشته تولید کردهام مستند بوده و در جشنوارههای فیلم هم برخی از آنها جوایزی به خود اختصاص دادهاند و نیم دیگر آثار ساختهشدهام در حوزه درام و سینمای داستانی بوده است. گرچه به سینمای قصهگو علاقه بیشتری دارم اما از سینمای مستند هم لذت خاصی میبرم گرچه تولید این آثار مستند بسیار سختتر است و در یک جمله فرقی چندانی وجود ندارد که به چه عنوانی شناخته شوم.
واقعا ساخت کدام گونه سختتر است و محدودیتهای هرکدام را در چه میدانید؟
تقریبا در سوال قبلی جواب این سوال مستتر بود اما واقعا سینمای مستند بهمراتب سختتر است. زیرا در بسیاری از آثار مستند سناریویی همانند یک اثر داستانی وجود ندارد. بازیگران آن حرفهای نیستند و بیشتر زندگی واقعی مردم به تصویر کشیده میشود که تقریبا با دوربین آشنا نیستند و ازنظر اختصاص بودجه نیز همیشه با مشکلات فراوانی روبهرو است چون بهای چندانی به آثار مستند داده نمیشود. چرا بعضی از مستندهای کشورهای صاحب سبک در جهانمخاطبان بیشماری دارد؟ بهطور مثال برای یک مستند ۶۰دقیقه، ۶ ماه یا بیشتر زمان صرف میکنند و در سختترین شرایط و بهترین امکانات تکنیکی آثاری را خلق میکنند. متاسفانه نگاه مسوولان داخلی به تولید آثار مستند، جدی نیست. برای همین مستندهایی که بتواند با آثاری جهانی رقابت کنند بسیار اندک است.
تجربه کار تئاتر داشتهاید؟ اساسا چه تفاوتی بین کار نمایش و آثار سینمایی وجود دارد؟
بنده تجربه تئاتر نداشتهام اما با این حوزه ناآشنا هم نیستم. به عبارتی هنر تئاتر مادر هنرهای نمایشی است. تفاوتهای زیادی بین هنر نمایش و سینما وجود دارد اما اگر بخواهم به سرفصلها اشارهکنم، در هنر نمایش بازیگر نفس به نفس تماشاچی پیش میرود و از مخاطب انرژی مثبت یا منفی میگیرد. این رابطه دوسویه در هنر تئاتر به دلیل زندهبودن نمایش وجود دارد اما در سینما این ارتباط زنده وجود ندارد. از طرف دیگر با توجه به فاصله صحنه تا جایگاه تماشاچیان، از تقطیع پلانها که در سینما وجود دارد درصحنه نمایش، مخاطب با صحنه لانگ شات روبهروست. به همین دلیل، در نوع بازی بازیگر و حتی گریم در تئاتر اغراق بیشتری وجود دارد تا حس بازیگر بتواند به تماشاچی منتقل شود اما در سینما بازیها درونیتر و گریم ملایمتر است. در سینما به دلیل فضاها یا لوکیشنهای متعدد، جلوههای ویژه بصری و رایانهای تنوع بصری بیشتر و جذابیت بهتری وجود دارد اما در تئاتر دکورها محدودتر و کار سازندگان آثار نمایشی سختتر است. در سینما به خاطر رج زدن سکانسها و پلانها بر اساس لوکیشن، حفظ تداومبازی بازیگر برای کارگردان و بازیگر مشکلتر است اما در تئاتر بازیها از نقطه شروع قصه تا پایان آن تداوم دارد و بازیگران نیز بر اساس بده و بستان دیالوگهای بازیگر مقابل قصه را پیش میبرند. بحث در این زمینه بسیار طولانی است و انشاءلله در فرصتهای بعدی میتوان به آن پرداخت.
برخی از مستندها سفارشی هستند. اساسا در این نوع مستند، چقدر دست کارگردان باز است؟
اکثر مستندهای سفارشی بر اساس خواست سفارشدهنده ساخته میشود و کارگردان تا حدودی میتواند دخل و تصرف جدی داشته باشد، مگر اینکه سفارشدهنده خودش با حوزه سینمای مستند یا آثار مستند آشنایی نسبی داشته باشد و کارکردهای آن را تشخیص دهد. زیرا برخی از سفارشدهندهها دنبال تبلیغات بسیار مستقیم و رو هستند که مخاطب آن را نمیپذیرد باید فیلمساز مستند سعی کند سفارشدهنده را توجیه کند تا اثری دلچسب و هنری خلق کند یا اینکه صاحب اثر با سرمایه خود اثری را خلق کند.
علی صادقی اولین بار در سریال شما جلوی دوربین رفت. او حالا یکی از گرانترین بازیگران سینمای ایران است. چطور شد او را برای بازی در سریالتان انتخاب کردید؟
بعد از چند کار داستانی کوتاه، برای ساخت سریال بهترین تابستان من در مرحله انتخاب بازیگر دنبال یک بازیگر نوجوان بین سن ۱۶-۱۵ سال میگشتیم و یادم هست از بین حدود ۴۰۰نفر از بچههای علاقهمند تست بازی گرفتم که در مجموع ۵ نفر انتخاب شدند که علی صادقی هم یکی از این ۵ نفر بود و باید ۴نفر خط میخوردند و یکی باقی میماند. بالاخره در جمعبندی و مشورت با همکاران گروه به انتخاب علی صادقی رسیدیم و حتی قبل از انتخاب نهایی او را به پادگان شهید نوری بردیم و در لوکیشن چند تست دیگر هم گرفتم و در مجموع تشخیص دادم که انتخاب خوبی خواهد بود و نتیجه خواهد داد.
علی صادقی آن زمان جثه کوچکی داشت و ریش و سبیل در نیاورده بود که با گریم تا حدودی سنش را بالا بردیم. بهخاطر دارم مدیر وقت گروه جنگ شبکه اول بعد از این انتخاب از من پرسیدند از انتخاب بازیگرت مطمئنی؟ پاسخ دادم خاطر جمع باشید. الحمدالله هم نتیجه بسیار مثبت بود و با تلاشهای گروه و خود علی صادقی که بهدلیل کم سن و سال بودن، زود خسته میشد کار به ثمر رسید. بگذارید یاد کنم از تصویربردار محترم این کار آقای مسعود کرانی و دستیار دلسوز کارگردان و برنامهریز سریال مرحوم سعید مترصد و همه اعضای گروه که زحمات زیادی برای این کار متحمل شدند. این کار در زمان پخش، جزو پربینندهترین سریالهای سیما بود و الان که بیست سال از پخش آن میگذرد و تاکنون بارها پخش شده، برای مخاطب امروز که جنگ را ندیده جذاب است.اخیرا طرح بهترین تابستانمن۲ را با همکاری یکی از نویسندگان نوشته و به شبکه اول سیما ارائه کردهایم که در صورت تصویب ساخته خواهد شد.
مهرداد نصرتی
اعظمحسنتقی