نگاهي به گروه فيلمسازي «قدم زدن در بهشت»(علي بهادر) به مناسبت پخش از شبکه دوم سيما
فيلمي با موضوع حمايت از توليد ملي
علي بهادر(کارگردان قدم زدن در بهشت) متولد 1339 و داراي مدرک کارشناسي کارگرداني از دانشکده صدا و سيما و کارشناسي ارشد در رشته ادبيات نمايشي است.
سريال ها و فيلم هاي تلويزيوني که وي کارگرداني کرده است عبارتند از:
-مجموعه تلويزيوني «شب هزار و يکم» با موضوع نقش پزشکان در دفاع مقدس – 23 قسمت 40 دقيقه اي ( پخش از شبکه اول سيما – پاييز 1388 ) بازيگران : دانيال حکيمي ، عليرضا خمسه ، مهشيد افشارزاده ، يوسف مراديان ، فخرالدين صديق شريف ، آرام جعفري، سپيده گلچين، ناديا دلدارگلچين و….
-مجموعه تلويزيوني «عشق سالهاي جنگ» در13 قسمت 45 دقيقه اي با موضوع دفاع مقدس( پخش از شبکه سوم سيما 1379-همچنين وي در اين پروژه، مسئوليت تهيه کنندگي بصورت مشترک را بر عهده داشته است.)
بازيگران : فرهاد جم ، جعفر دهقان ، انديشه فولادوند ، پرستو صالحي، مهدي صبائي، بهمن دان ، مجيد مشيري ، محسن قاضي مراد و…
-مجموعه تلويزيوني«بهترين تابستان من» با موضوع طنز دفاع مقدس-در 8 قسمت 45 دقيقه اي ( پر مخاطب ترين مجموعه تلويزيوني سيما در زمان پخش(1372)، تا کنون بيش از سه بار از شبکه اول سيما و شبکه هاي جام جم 1، 2 و3 پخش شده است)
بازيگران :علي صادقي ، عليرضا اسحاقي ، سيد جواد هاشمي ،مهدي صباغي، فاطمه طاهري و….
-فيلم داستاني کوتاه «آن شب» با موضوع دفاع مقدس (1369)
-فيلم داستاني کوتاه «گردنبند» با موضوع دفاع مقدس(1369)
مسئوليت هاي اجرايي که بهادر در سازمان صدا و سيما داشته، عبارت است از:
-مدير واحد دوبلاژ شبکه اول سيما
-مدير گروه حماسه و دفاع شبکه اول سيما
-عضويت در شوراهاي طرح و برنامه فيلم و سريال شبکه اول ، گروه حماسه و دفاع و….
عطاالله سلمانيان در مورد بازي در «قدم زدن در بهشت» مي گويد: «در چند تله فيلم تا کنون بازي داشتم. از جمله فيلم تلويزيوني «قدم زدن در بهشت» به کارگرداني «علي بهادر» و همچنين فيلم تلويزيوني «ژنرال» به کارگرداني «علي شاهحاتمي»…
فيلم «قدم زدن در بهشت» به قلم «مسعود بهبهاني نيا» به نگارش درآمده و داستان زندگي يک وکيل دادگستري به نام شهاب است که در آستانه ازدواج بارها درگير پروندهاي ميشود و روند زندگي او را دچار تزلزل ميکند و داستان فيلم «ژنرال» هم قصه دو روحاني به نامهاي حميد و کريم را به تصوير ميکشد که نيت کرده و به جبهه آمدهاند و در گردان شهادت که گردان خط شکن است، مشغول به خدمت شوند، اما از آنجايي که نيروهاي اين گردان تکميل است حاج علي به عنوان فرمانده گردان نميتواند آنها را بپذيرد. اما آنها راه جديدي را در پيش ميگيرند.»
سلمانيان در خصوص کم کاري خود در عرصه بازيگري در تلويزيون مي گويد: «بازيگري در عرصه سينما و تلويزيون ما به گونهاي است که واقعا بايد بازيگر را بخواهند و فيلمنامه را براي او بفرستند تا بازيگر با فکر و مطالعه روي آن بتواند در کاري حضور داشته باشد. از سويي من بازيگري نيستم که به زور بخواهم از طريق رفاقتها و دوستي نقشي را در مجموعهاي تلويزيوني يا سينمايي از کسي طلب کنم.
متاسفانه عرصه بازيگري در کشور ما در عين حال که وسيع است، محدود نيز هست و من به همين خاطر براي بازيگري سراغ هر نقش يا هر کاري نميروم. از سويي برخيها گروههايي درست کردند و من نيز چون عضو اين گونه تيمها يا گروههاي بازيگري نيستم و علاقهاي هم ندارم که باشم. برخي از دوستان تهيه کننده هم به اسامي گيشه پسند بازيگران به اصلاح چهره معتقد هستند، اما در عين حال اگر پيشنهاد خوبي باشد قبول ميکنم. ولي برخي از دلايل باعث شده که تا حدودي در عرصه بازيگري فعاليت کمي داشته باشم.»
سلمانيان درباره ساخت فيلم هاي تلويزيوني مي گويد: «ساخت تله فيلمها قرار بود پلهاي براي کشف استعدادهاي جديد در عرصه نويسندگي، کارگرداني و بازيگري براي تلويزيون باشد. هنرجوياني که در دانشگاه درس ميخواندند يا اينکه فارغ التحصيل شده بودند و براي تجربه اندوزي و ورود به عرصههاي جدي سينما وتلويزيون قرار بود تله بسازند و بر دانش خود بيافزايند.
اما تا حدودي اين اتفاق نيافتاد و امروز عرصه تله فيلم محلي براي دعواي شبکههاي تلويزيوني براي دعوت از بازيگران مطرح براي بازي در تله فيلمها شده است.
امروز تله فيلم 120 تا 130 ميليون توماني که قرار است ساخته شود بايد 60 درصد بودجه خود را صرف حضور يک يا چند بازيگر چهره و مطرح کند. تا جايي که برخي از اين تله فيلمها ضعف فيلمنامههاي خود را با استفاده از بازيگران چهره پرمي کنند.
بنابراين احساس من اين است که شبکههاي مختلف تلويزيون عرصهاي براي دعوت از بازيگران چهره براي بازي در تله فيلمها شده است. در صورتي که خيلي از بازيگران از همين تلويزيون وارد عرصههايي مثل تله يا سينما شدهاند و تلويزيون آنها را مطرح کرده است. به نظرم اگر بازيگران با استعداد را تلويزيون وارد عرصه سريال سازي يا تله کند بهتر از اين است که فقط به دنبال يک سري بازيگران چهرهاي باشد که صرفا با استفاده از چهره خود مطرح شدهاند.
بايد در عرصه تلويزيون و تله فيلم سازي به فيلمنامه بهاي بيشتري داده شود. نبايد اين گونه باشد که يک صدم بودجه يک سريال تله فيلم به نويسنده تعلق گيرد. در چنين شرايطي معلوم است که فيلمنامه نويس انگيزه لازم را براي خلق يک اثر نو و جذاب نخواهد داشت.
چون احساس ميکند کاري که ميکند ارزش و بهاي لازم را ندارد. بنابراين بايد پول بيشتري به فيلمنامه نويسان تعلق گيرد تا شاهد خلق آثار مطرح و مهمي در حوزه تلويزيون، تله فيلم و سينما باشيم.»
«علي اصغر جعفري» مشاور رئيس سازمان و رئيس بسيج صدا و سيما درباره «قدم زدن در بهشت» مي گويد: «خوشبختانه موضوع فيلم تلويزيوني «قدم زدن در بهشت» که کار نگارش فيلمنامه آن در سال 89 صورت گرفته، با شعار سال 91 مطابقت پيدا کرده است و اين جاي بسي خرسندي است که بسيج صدا و سيما براي ساخت آثار توليدي با موضوع حمايت از کار و توليد ملي و تلاش براي فرهنگسازي اين مهم در کشور پيش قدم شده است.»
داستان «قدم زدن در بهشت» محصول واحد بسيج صدا و سيما، درباره شهاب وکيل دادگستري(اميرمحمد زند) است در آستانه ازدواج با رها(زهرا اويسي) قرار دارد. پدر رها (بهروز) در پي بروز مشکلي اساسي و جعل امضاي مسعود (پدر شهاب) دوست و شريک تجاري خود، به شدت با هم اختلاف پيدا کرده اند و اين اختلاف ازدواج شهاب و رها را تحت الشعاع قرار مي دهد.
شهاب درگير پرونده اي است که متهم آن در دادگاه محکوم به زندان مي شود. دختر متهم که پدرش را متهم نمي داند گاه و بيگاه مزاحم زندگي رها و شهاب مي شود و مي خواهد از شهاب انتقام بگيرد. در جريان يک تعقيب و گريز، شيرين (دختر متهم) با ماشيني برخورد مي کند و پس از انتقال او به بيمارستان، پزشک مربوطه متوجه درد کمر قديمي شيرين شده و…
مناطق مختلف تهران از جمله دربند، نياوران، خاني آباد و شهرک سينمايي دفاع مقدس لوکيشنهاي فيلم تلويزيوني «قدم زدن در بهشت» بوده اند.
بازيگران «قدم زدن در بهشت» عبارتند از : ناصر ممدوح، اميرمحمد زند، عطا الله سلمانيان، علي طالبلو، زهرا اويسي، محمدهادي قميشي، تينا يسمي، مهدي مويد، پانتهآ کيقبادي، مهرداد ناعمي، مونيا جمالپور، سهيلا زاهدي و عظيم مشهدي.
ساير عوامل اين فيلم تلويزيوني هم عبارتند از: مسعود بهبهاني (نگارش فيلمنامه)، داريوش جهانگيري(برنامه ريز و دستيار اول کارگردان)، ميثم فخرايي(دستيار دوم کارگردان)، محسن بهادري(منشي صحنه)، محمود خسروي(مدير توليد)، مهدي رجبي(تدارکات)، ناصر محمود کلايه(مدير تصويربرداري)، ناصر بيک زاده(نورپرداز)، عباس شهرابي فراهاني(عکاس)، جواد رنجبر(مسئول فني)، احمد صالحي(صدابردار)، علي فداکار(طراح صحنه و لباس)، مهري شيرازي(طراح گريم)، اصغر و حسن راستگو(جلوه هاي ويژه).
http://old.ido.ir//a.aspx?a=1391122101